...

ساخت وبلاگ
با کله رفتی تو جوب و انگشتات برگشته!

ساعت 1 شب با دوستت پا شدی رفتی بیمارستان!

اصلا می دونی؟ به درک!

برام مهم نیست!

بی خودی نبود که از صبح وقتی بهت فکر می کردم دلشوره داشتم!

علیه فراموشی چی چی؟

+ نوشته شده در  چهارشنبه یازدهم اسفند ۱۳۹۵ساعت 20:42  توسط ...  | 
......
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7manmovafaqame بازدید : 37 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 16:42

دیروز خودمو زدم به اون راهگفتم خب ک چی کار کنم خوردی زمین؟ مگه تو حواست به من هست ک منم بهت توجه کنم؟ اصلا به درک  ولی وقتی اومدم با کلی مسخره واسه مامان تعریف کردم چی شده مامان یه هعی بلند کشید اون وقت فهمیدم واقعا چه بلایی سرت اومده! دلم شور رفت همش فکرم باهات بود که چقدر درد کشیدی! امروز هم ک عصر ......ادامه مطلب
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7manmovafaqame بازدید : 48 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 16:42

وای چقدر دلتنگی مزخرفه

باز که امروز مریم اومده بود خونتون. بعدش هم اومد من رو برداشت باهم رفتیم دور زدیم!

میگه خیلی باهاش صمیمی برخورد کردی! وای من می میرم! حتی نمی خوام بنویسم تو ذهنم چی می گذره وقتی مریم این طوری میگه!

من خرم نه؟

+ نوشته شده در  جمعه سیزدهم اسفند ۱۳۹۵ساعت 22:30  توسط ...  | 
......
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7manmovafaqame بازدید : 27 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 16:42

مامانت زنگ زده بودددددددددد با مامانم حرف می زدن ک مامانم گفت انگشتات خوبه؟ مامانت هم گفت بابااااااااااااااااااا اون مال دو سال پیشهههههههههههه تازه فهمیدم خنگم هااااااااا نوشته بودی با ناصر!!!!!! گفتم خدایا مگه ناصر تبریزه! اون که تهرانه الان بعد ساعت دو!!!!  باز گفتم خدایا این که دیگه خونه خودشون ......ادامه مطلب
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7manmovafaqame بازدید : 23 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 16:42

وااااااااااااااااااااااااای من چقدر خوشحالممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم بهت پیام دادم که سلام دوربینت رو ازت بخوام بم قرض میدی؟ ظهر پیام داده بودم عصر باز کردم تل رو دیدم ج ندادی! ناراحت شدم فکر کردم تصمبم داری بپیچونی ولی وقتی شب نه و نیم اومدم تل دیدم نوشتی سلام چرا که نه دو ......ادامه مطلب
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7manmovafaqame بازدید : 38 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 16:42

وای خدایا چقدر دلتنگی سخته الان می فهمم چقدر دوستت دارم اصلا می دونی چیه دیروز وقتی تو مغازه بودم و یهو برگشتم با فائزه اینا حرف بزنم وقتی دیدمت بیرون با ماشین اومدی و به خاطر جمعیت وایسادی می دونی دلم انگار کنده شد افتاد به معنای واقعی می خواستم بدوام سمتت دلم داشت پر پر میزد که ببینمت که نزدیکت با ......ادامه مطلب
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7manmovafaqame بازدید : 17 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 16:42

پنج شنبه وقتی با دوربینت از  پله ها افتادم پایین دیگه همه چی برام تموم شد استرس این که دوربینت چیزیش نشده باشه استرس این که یه بار بهم امانتی دادی استرس این که از چشمت میوفتم یا نه! بدبختی این که همون روز اومدین ناهار خونمون! چند بار خونه ی مامان بزرگ مهمون شدیم با مامانت ولی تو نیومدی ! فکر می کردم ......ادامه مطلب
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7manmovafaqame بازدید : 31 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 16:42

آخرین روز امسال
می دونی دلم برات یک ذرههههههههههههه شده یک ذرههههههههههههههههههههههههههههه

یک سال هست این وبلاگ رو دارم یک سال هست دارم توش درد و دل هام رو می نویسم ولی بیشتر از یک ساله که دوستت دارم

حرفی ندارم به جز این که دلتنگی سخته

+ نوشته شده در  دوشنبه سی ام اسفند ۱۳۹۵ساعت 23:59  توسط ...  | 
......
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7manmovafaqame بازدید : 18 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 16:42

وااااااااااااااااای سه روزه دارم خودمو می کشم چرا قسمت نمیشه ببینمت؟ خونمون هم که نیومدی!!!!!!!!!!!!!!!!! امروز رفتیم خونتون مثلا عید دیدنی  خونه نبودین همزمان با ما پسردایی بابات هم اومد! متنفرم از پسرش به خاطر حرفا مزخرفی که به بابام گفته بود! به خاطر بیشعور بودنش! حالا کلی با بابام دم در شوخی کرد ......ادامه مطلب
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7manmovafaqame بازدید : 23 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 16:42

امروز صبح که از خواب بیدار شدممیشد گفت نه خیلی خوبم نه مث دیشب افتضاح!! حوصله ی هیچی نداشتمطبق معمول همیشه که میلم به صبحونه نمی کشه دو لقمه بیشتر نون پنیر گردو نخوردم یک استکان چای خوردم و پا شدم اومدم بالا تو اتاقم نا گفته نماند یه بگو مگو هم با فردین کردم که میری رو اعصابم کم سر و صدا بکن! لباسام ......ادامه مطلب
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7manmovafaqame بازدید : 18 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 16:42